عقده مدونا
عقده مدونا یکی از اختلال های روانی و مخفیانه است که غالبا در مردان شکل می گیرد و میتواند زمینه ساز پیچیدهگی و مشکلات جدّی در رابطه شود. این مردان، زنان را به دو گروه تقسیم می کنند؛ زنان را به مانند مادر پاک دامن و خالی از اشتباه یا یک روسپی می بینند. به همین لحاظ عشق را با باکرگی، لذت و همخوابگی را با فاحشگی یادآوری می کنند.
پسرانی که در زمان نوزادی خود مورد عشق زیاد مادر واقع شده و به محض اینکه سن آن ها بالا می رود از اغوش مادر دور شده و مادران آرام آرام از آن ها فاصله می گیرند، به علت شکل گیری این خلأ عاطفی تلاش می کنند که انتقام این فاصله ی ایجاد شده با مادر را از زنان دیگر بگیرند و در ذهن آن ها هم زنان بر دو گونه ی فرشته یا فاحشه هستند.
فروید میگوید: این نوع مردان اگر به زنان تمایل جنسی دارند نمیتوانند عاشقشان شوند و اگر عاشقشان باشند تمایلی به آنها ندارند.
...............................................................
هر نوع رفتار انسانی را باید از ابعاد مختلف بنگریم چرا که انسان موجودی است که هم فرایند های شیمیایی در رفتار اوتاثیر می گذارند ، هم نگرش ها (attitudes) ، هم تعاملات و روابط بین فردی(inter personal ) و هم روابط فرا فردی (transpersonal) . بنابر این نگرش جامع به انسان ، نیاز به طرح مسئله در همه این قالب ها دارد .
سندرم شکارچی !
در نظریه بازی های زندگی (لیبیدو در مسیر زندگی – کتاب یادداشتهای یک روانپزشک) توضیح داده ام که یکی از مراحل رشدی انسان بطور طبیعی در دوران نوجوانی آن را طی می کند مرحله “اثبات خود” است . در این مرحله هسته اولویت های زندگی فرد ، غلبه بر احساس حقارت (inferiority feeling) است . بنابر این فرد مکررا وارد “بازی های رقابتی” می شود و اشتغال ذهنی عمده وی برنده بودن بیشتر و بازنده بودن کمتر است .
گروهی از افراد در این مرحله جا می مانند (libido fixation) بنابر این در سر تا سر زندگی در حال رقابت با دیگران برای “اثبات برتری” خود هستند .
یکی از شکل های این بازی “سندرم شکارچی” است . در این سندرم فرد با “شکار کردن” زن یا مردی که جذاب ، موفق ، قدرتمند یا مشهور است احساس برنده بودن پیدا می کند . مردان با شکار زنان متعدد ، خود را صاحب حرمسرای بزرگی می بینند و زنان با شکار مردان متعدد به خود اطمینان می دهند که جذاب و زیبا هستند .بنابر این هیچ همسر یا پارتنری نخواهد توانست این افراد را اشباع کند . زیرا این افراد “کلکسیونر” هستند و برای آنها هیچ شیئی به تنهایی ارضا کننده نیست بلکه فهرست اشیاء موجود در موزه است که برایشان ارضا کننده تلقی می شود .
از دیدگاه آرکی تایپال مردان “زئوس تایپ” و زنان “آفرودیت تایپ” چنین تمایلاتی دارند .
سندم سوپاپ
رابطه با شریک جنسی یا عاطفی جدید هیجان و برانگیختگی عصبی یا حالتی شبیه نشئه(euphoria) ایجاد می کند . بنابراین همانطور که افراد تحت فشار شرایط پر استرس به الکل ، مواد و داروها پناه میبرند ، ممکن است در چنین شرایطی به روابط دیگر پناه ببرند . این که فرد کدام الگوی رفتاری را در مواجهه با استرس اتخاذ می کند احتمال دارد بنا به تصادف انتخاب گردد یعنی فرد در حالی که تحت فشار عوامل استرس زا قرار دارد به شور تصادفی با یک نوع دارو یا مواد یا یک رابطه با غیر همجنس مواجه شود و دریابد که “حالش به طور دراماتیک بهتر شده ” . در این صورت بر اساس اصل رفتاری “پاداش مثبت” (positive reinforcement) تا زمان ادامه شرایط استرس زا از این “درب خروجی” برای کاهش فشار درونی استفاده می کند . در این شرایط رابطه با فرد دیگر به عنوان یک سوپاپ عمل می کند !
برخی دیگر از صاحبنظران اعتقاد دارند تعیین کننده راهکار استرس زدا صرفا تصادفی و بر اساس “بازخوردمثبت” نمی باشد بلکه هر فرد دارای یک drug of choice است . بنابر این به طور فعال در شرایط استرس شروع به تجربه رفتارها و انتخاب های جدید می کند تا از شرایط پر فشار رهایی یابد و بین انواع بازخورد مثبت ، موثرترین آنها را انتخاب می کند .
لازم به ذکر است که ؛ گرچه شکل گیری این رفتارها در شرایط پر استرس واقع می گردد ، رفع شرایط استرس زا “لزوما” منجر به “ترک اعتیاد” نمی گردد. در درسنامه جامع روانپزشکی کاپلان و سادوک 1995 ذکر شده بود که اغلب سربازان امریکایی که در شرایط پر استرس جنگ ویتنام دچار وابستگی به هروئین شده بودند پس از پایان جنگ و بازگشت به خانه “خود به خود” هروئین را کنار گذاشتند . این کتاب عنوان “spontaneous remission” را برای این رویداد به کار می برد . با این حال بخشی نیز از وابسته شدگان با وجود پایان جنگ و بازگشت به خانه های امنشان وابسته به هروئین باقی ماندند .
گویی در بخشی افراد که از نظر ژنی مستعد اعتیاد هستند (addiction prone) مدار جدیدی در مغز شکل می گیرد که مستقل از استرس زدایی (stress release) از طریق مکانیسم شرطی شدگی (conditioning) در شرایط معمول هم روش استرس زدا ایجاد آرامش و لذت می نماید . مولانا این مکانیزم گریز از شرایط پرفشار را در این ابیات اینگونه بیان کرده است :
می گریزد از خودی در بیخودی / یا به خمری یا به زمر ای مهتدی
تا دمی از هوشیاری وارهند / ننگ خمر و زمر بر خود می نهند
زِئوس تایپ ها:
رابطه با زنان
مردان زئوسی بسیار زن دوست هستند. و چون افراد مهمی هستند، به صورت طبیعی برای زنها جذابیت دارند. آنها از قدرت، شهرت و ثروت خود برای جذب زن ها استفاده می کنند. خشونت دارند، خیلی احساساتی نیستند، با زنان از موضع قدرت برخورد کرده و در مقایسه با مردان معمولی بیشتر درگیر روابط جنسی هستند. معمولا در روابط خود با زنها خیلی متعهد نیستند. آنها از زنها توقع فرمانبرداری دارند.
مرد زئوسی برای این که عاشق شود، باید حتما کهن الگوهای دیگری هم در او وجود داشته باشد.
................................................................
خخخخخخخخخخخخ چقدر اختلال پیدا کردم