روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

پیام های کوتاه
  • ۱۰ مرداد ۹۹ , ۰۰:۴۵
    حالت
  • ۳۱ تیر ۹۹ , ۰۱:۲۷
    حتی
  • ۱۵ خرداد ۹۹ , ۲۰:۳۷
    ...
  • ۲۹ آذر ۹۸ , ۱۴:۳۶
    دل2
  • ۲۷ آذر ۹۸ , ۰۱:۱۰
    شعر
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

کوچه تاریکه

چهارشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۸، ۱۲:۰۵ ق.ظ

  

میدونی من حرف زدن اون زن و مرده رو نخواستم
اونم خوبه چه بدی داره
ولی اونو نخواستم
یه حرف زدن معمولی هم تو نداری با من
خیلی از حرفامون با تندیه
بهت میگم سفره رو تازه شستم برنج نریز تو سفره
با ناراحتی میگی میزاری ی لقمه غذا بخورم حالا
همش دعوا داری انگار باهام
بهت میگم چرا اینجوری میکنی چرا انقدر همیشه عصبی هستی
میگی دست خودم نیست نمیتونم
اخه مگه میشه ادم دست خودش نباشه

وقتی باهات حرف میزنم خیلی وقتا حتی نگاهمم نمیکنی اصلا نمیفهمی چی دارم میگم. مثلا ی حرفی میزنم بعد تو ی سوال خیلی بی ربط میپرسی مثلا درمورد کارت

من میخواستم وقتی حرف میزنم نگام کنی. بهم توجه  کنی
من میخاستم باهم خوب حرف بزنیم. نه حرفهای عاشقانه. ولی تو حرفامون دعوا تندی نباشه. حداقل معمولی حرف بزنیم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۷/۰۳
مریم بانو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دانلود آهنگ جدید