روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

پیام های کوتاه
  • ۱۰ مرداد ۹۹ , ۰۰:۴۵
    حالت
  • ۳۱ تیر ۹۹ , ۰۱:۲۷
    حتی
  • ۱۵ خرداد ۹۹ , ۲۰:۳۷
    ...
  • ۲۹ آذر ۹۸ , ۱۴:۳۶
    دل2
  • ۲۷ آذر ۹۸ , ۰۱:۱۰
    شعر
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۱ مطلب با موضوع «زندگی» ثبت شده است

حمله وحشیانه حیوانی بی شرفانه سنگ دلانه ظالمانه

مردم

خیابان ها

امنیت

دانشگاه شریف

دانشجویان

دانشگاه ها

کودکان

نوجوانان

این روزها خارج از خانه وجودم پر از ترس

و داخل خانه صورتم پر از اشک است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۰۱ ، ۰۰:۰۴
مریم بانو
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۰ مرداد ۰۱ ، ۲۲:۵۷
مریم بانو

رفتم آمادای

با وجود استرس و نگرانی ای که پیش اومد اما بهم خوش گذشت. خوشحال بودم از دیدن دوباره اش.

رفتم آبشار وقت داشتم فقط به اندازه خوردن یه کیک و یه بستنی نشستم روبروی آبشار و حظ کردم. یه انرژی خوبی بهم میداد دوست داشتم کلی بمونم و نفس بکشم. کلی بهم انرژی داد همون یه ربع شنیدن صدای آب و باد و قطرات بارون مخصوصا تو این موقعیت بی اندازه خلوت فقط صدای طبیعت بود که شنیده میشد

بارون گرفت بعد شد تگرگ کلی خندیدم و کیف کردم

درسته آمادای برام یادآوری خاطرات تلخی هم هست. اما من تو همین شهر مستقل زندگی کردن رو یادگرفتم. من این شهر کوچک زیبا را دوست دارم heart

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۱:۳۵
مریم بانو

تی وی نشون میده کشتی گیر ها برنده شدن و مدال و فلان

پرچم ای ران را بالا سرشون میگیرن

فکر میکنم

میبینم هیچ حسی نسبت به این پرچم ندارم حتی چندشم میشه وقتی پرچم رو میبوسن

من عاشق ای ران بودم

الام الان از این ک شور بدم میاد از این ک شور متنفرم .

این ک شور مدفن رویاهاست مدفن آروزهاست مدفن امیدهاست

این ک شور یه قبرستان بزرگه

قبرستان به پهناوری ای ران پر از ارواح خبیث

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۰ ، ۲۰:۳۷
مریم بانو

میگم که این همه از کرونا بد گفتید

والا کرونا خوبه

دانشگاه ها رو مجازی کرد کلی از هزینه رفت و آمد کم شد

کلاس ها مجازی شد همایش ها وبینارها مجازی شد و من تونستم بشینم تو خونه و تو وبینار هم شرکت کنم

درحالیکه قبلن باید کلی مسیر میرفتم تهران یا جاهای دیگه

حالا میشینم پشت سیستم و لاگین میکنم رااااااحت

کلی کار جدید ایجاد شد

 

کلی فرهنگ برگزاری کلاس های مجازی رشد کرد و این عالیه این یه جهش در دنیای علمه

دیگه براتون بگم اینکه درس بچه ها ضعیف شد و نیاز به معلم خصوصی زیاد و من بازم سود کردم

دنیای ارتباطات بسیار گسترده شد و برطرف کردن نیازها به وسیله دنیای مجازی دیگه حالا یه راه کاملا کاربردی شده

ممنون از چین ممنون از کرونا واسه بودنش :)

 

کرونا لطفن بمووووون نرووووووو کرونا نرووووووو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۰ ، ۲۰:۲۸
مریم بانو

اژ ارایشگاه میام بیرون سوار ماشین میشم. به سه تا ده هزارتومنی توی دستم نگاه میکنم. به اینکه فرزانه اشتباه حساب کرد و‌بهم ۵ تومن کم داد و‌ من روم نشد بگم بهش.
مثل وقتی ک خانم بهم میگه خرید اینترنتی کنم براش و روم نمیشه بگم من وقت سرچ و فلان ندارم.
روم نمیشه

هرچی کار میکنم بازم هیچی نمیمونه. سالن شاگرد خصوصی ها چرا هیچی نمیمونه. تلاشمو نمیکنم
میخام بیشتر کار کنم هر کاری . ولی خسته میشم و وقتی برام نمیمونه برای کار روی مقاله و‌نوشتن پایان نامه ام. مسئولیت دخترک و نیازهاش وقتی که میخاد شب ببرمش پارک یا پیشش بخابم و با اینکه برنامه دارم شب بیدار بمونم درس بخونم اما کنارش خوابم میبره

چقدر مسئولیت روی دوشمه همسر بودن مادر بودن و دخترک کار خونه و  کار و  درس .....
هرچی میدوم بازهم فکر پول‌ درد پول لعنتی 
چرا نمیتونم پول بیشتری جمع کنم چرا اخه چرا همش انگار هیچی نیست ب خودم میام میبینم تموم شده. دیگه نمیدونم باید چکار کنم. من باید چکار کنم آخه

تقصیر تو‌ نیست مریم. تموم شدن پولها و‌ هیچی نموندن تقصیر تو‌ نیست عزیزم .

 اینجا ایران است مدفن آرزوها

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۴۸
مریم بانو

ای بمیره این سامانه نکبت احراز هویت غیر حضوری سجام بمیره بمیره نکبت مزخرف

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۹ ، ۲۰:۳۷
مریم بانو

 

یکی دو دوز پیش نوشت:

 

رفتیم سرکوچه نماز رو ب جماعت خوندیم و افطار کردیم. روزی چهارصد بار دارم استغفار میگم
وقتی ب ماه رمضان نزدیک میشم
میگم واااای دوباره چجور اخه من روزه بگیرم واقعا دوباره شروع شد
بعد وقتی شروع میشه ب طور خیلی خوبی میتونم روزه بگیرم و هیچیم نمیشه و ی جوری هم هست ماه رمضان چشم رو هم بزاری تموم شده. بعدش ب خودم میگم عه این ک چیزی نبود تموم شد من همونی بودم ک میگفتم ای واااای داره شروع میشه؟؟؟
و دعای مورد علاقه ام جوشن کبیر ک هر سال شبهای قدر تا نخونم نمیخوابم.  امشب ک ساعت یک شده هنوز وقت نکردم بخونمش. جوشن کبیر رو ک آدم بخونه دیگه هیچ روضه ای نیاز نیست بره. و فراز مورد علاقه ام ک دوست دارم بارها تکرارش کنم.
شبهای قدر ی چیز دوست داشتنی ای داره، وقتی بری جاییکه مراسمه کلی شلوغ پلوغه مردم کلی چیز میخورن همه جا چراغ روشنه. چندباری رفتیم روی تپه ی سال ک دخترک کوچیک بود شاید دوساله. حرفهایی اونجا شنیدم ک دیگه هیچ وقت نشنیدم. بارها برای شنیدن اون سخنرانی رفتم اونجا ولی دیگه نبود

از مردن حرف میزد و از قبر میگفت
نه حرفای تکراری ی چیزای دیگه منم دنبال دخترک بودم ک میچرخید اونجا تو فضای باز اون سخنران انقدر گفت و توصیف کرد ک دیگه نتونستم وایسم. پایین ی تپه ی کوچیک ک دخترک داشت ازش میرفت بالا با بقیه ی بچه ها نشستم و زارزار گریه کردم.
هیچ وقت دیگه نفهمیدم اون سخنران کی بود اسمش چی بود. ولی دیگه پیداش نکردم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۸ ، ۱۲:۴۲
مریم بانو

من فکر میکنم ما دو مدل خر کردن داریم البته اصطلاح درستی نیست و باید گفت قانع کردن ولی خب انگار حق مطلب ادا نشده برای همین همون خر کردن استفاده می کنیم.

برای طولانی شدن کسی که خر میکنه الف کسی که خر میشه ب


مدل اول:

مرحله ی اول

طرف مقابل یعنی جناب الف (که میتونه هرکسی باشه افراد خانواده پدرومادر فرزند دوست پارتنر و...) یه چیزی رو میخاد یا یه کاری رو میخاد شما براش انجام بدی . یا نه اصلا آدم خودخواهیه میخاد شما را مجبور کنه که مثلا فلان لباس رو بپوشی. اول با تهدید و خشم میاد میگه : بپوش اگر نپوشی حسابتو میرسم (اینجا معمولا انواع تهدیدها قرار میگیره از قبیل : باهات قهر میکنمُ دیگه دوستت نخواهم داشتُ از جایی که هستیم بیرونت میکنم تو مقصری و به طور کلی خشونت کلامی حتی تهدید به آزار فیزیکی و جسمی مثل کتک زدن و .... )

اینجاست جناب ب فرسنگ ها از جناب الف دور میشه.حالا دو حالت پیش میاد

یک: جناب ب به خواسته های الف تن نمیده و سفت و سخت می ایسته و میگه نمیخام و از رفتار الف عصبانی میشه

دو: جناب ب از روی ترس یا هرچیز دیگه ای به خواسته های الف تن میده اما همچنان عصبانیت پابرجاست

مرحله دوم

تو این مرحله جناب الف میبینه مثل اینکه یه جای کارش اشتباهه

پس رو میاره به امر خطیر خر کردن. که فلانی من تورو دوست دارم تو فلان منی و به خاطر خودت میگم و ما با هم دوستیم و این خزعبلات

به عبارتی جناب الف در حال بدجنسیه.

توجه کنید که اینجا خر کردن جواب نمیده از بچه ی دو ساله تا ادم ۸۰ ساله. چون جناب ب انسانه. خر نیست.


خر کردن نوع دوم

ولش کن خسته شدم

نه بزار میگم


مدل دوم:

جالبه. نمیدونم چجوری بنویسمش

ولی به هرحال این مدل جواب میده :))


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۲۰
مریم بانو

یه موقع هایی هست که آدم وقتی به زندگیش فکر میکنه و اتفاقاتی که افتاده؛ باورش نمیشه این اتفاقا تو زندگی خودش افتاده باشه. مثل اینکه ماجرای ی زندگی رو از زبون دوستی شنیده باشه یا یه فیلم دیده باشه
باورش نمیشه که این زندگی خودش بوده
کاش واقعا گاهی اوقات همین طور بود...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۵۷
مریم بانو

دانلود آهنگ جدید