روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

پیام های کوتاه
  • ۱۰ مرداد ۹۹ , ۰۰:۴۵
    حالت
  • ۳۱ تیر ۹۹ , ۰۱:۲۷
    حتی
  • ۱۵ خرداد ۹۹ , ۲۰:۳۷
    ...
  • ۲۹ آذر ۹۸ , ۱۴:۳۶
    دل2
  • ۲۷ آذر ۹۸ , ۰۱:۱۰
    شعر
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

فکر

دوشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۷، ۱۲:۵۲ ق.ظ
دیوونه میشم از ی عالمه فکر و بخاطر اینکه ب خودم بگم قوی هستم با خودم میجنگم ک ب کسی پیام ندم یا زنگ نزنم. پس میام اینجا تو این خونه ک کسی بهم کار نداشته باشه. و بتونم فریاد بزنم ک من علی رغم تمام کری خوندنم اما تنهایی از پس هیچی برنمیام. و یک آدم ضعیف هستم
علاوه براین خیلی حیوون و عوضی ام
اره اینجا مال خودمه پس هرچی بخام میگم


.....
بیست دقیقه بعد
امشب بیشتر از یکساعت نشتسم پای درددل پیرمردی که بعد رفتنش فکر میکردم آینده علی رو دارم میبینم
یه مرد خانواده دوست ب فکر رفاه خانواده یه مرد خوب اما کمی بداخلاق
کاش مردهای بداخلاق ی روزی اینو بفهمن که هرچی هم خوب باشند اما اخلاق خوبی اگر نداشته باشند همه رو از بین میبره
.........
ده دقیقه بعد
کاش علی میفهمید ک هرچی هم محبت کنه اما وقتی دعوا میکنه تمام اون محبتش رو میشوره میبره انگار ک هیچ وقت نبوده
بی انصافیه؟؟؟!!
آره باشه قبول من چکار کنم دست خودم نیست من بی انصافم من اگر دنیا محبت کنه اما بعدش چیز بگه. میشوره میبره
چجور اینو بهش بفهمونم
چجور ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چجور بهش بفهمونم که امشب بودنش رو خواستم ولی یادم افتاد اگر میبود شااااید غر میزد شاااااید دعوا میکرد . و برا همون شااااااید بود که گفتم همین بهتر که نیست. 
.........

اینم دوست دارم بنویسم 
ناشی از عقده ای بودنمه خب باشه اره عقده ای ام
حلما تازه الان سوار اون کشتی اژدهای شهربازی شده خخخخ
این واقعا تعریف کردن داره آخه 
دختر من 7 ماه پیش سوار همون کشتی ها شد و اصلا هم نترسید و دقیقا گفت دستتون رو از جلوی من بردارید و کلی هم جیغ و شادی کرد. یعنی وقتی حدودا 3 سال و 4 ماهش بوده. و حلما الان 4سال و دوماهشه ک برا اولین بار سوار شده
یعنی موقع سوار شدن دختر من از حلمای تو ده ماه کوچکتر بوده
خخخخخخ
تازه دختر من رنگین کمانم ک میره هربار سوار این کشتی ها میشه که مال بچه های 7 سال ب بالاست و قابل ذکره ک خاله اش از نزدیک سه سالگیش سوارش میکنه همییییشه
درضمن اینم قابل ذکره که مجددا این آخه تعریف داره
واسه اینکه بچه تو این سن ترس رو درست نمیشناسه و ترس ب واسطه محیط انتقال داده میشه از پدرو مادر دوستان و .....
پس نتیجه میگیریم در حالت طبیعی هیچ بچه ای تو این سن از سوار شدن ب کشتی نمیترسه. مگر اینکه قبلش از اون محیط ترس رو کسب کرده باشه. یا مثلا ترس دوری از مادر داشته باشه
و اتفاقا وقتی ی بچه ب سنین بالاتر میرسه ترسش بیشتر میشه 
پس ترس ی دختر نوجوان غیرطبیعی نیست اصلا
نتیجه گیری: مجددا اینکه آخه سوار کشتی شدن تعریف کردن و پز دادن داره؟؟؟؟؟!!!!!!!😐
اعصابم خورده؟
آره . بلاخره سر یکی باید خالی کنم دیگه

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۱۱/۱۵
مریم بانو

نظرات  (۱)

۱۵ بهمن ۹۷ ، ۰۸:۵۶ هیوا جعفری
حق داری منم خیلی اینجا راحت ترم چون کسی منو نمیشناسه. خوبه که وبلاگ هست :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دانلود آهنگ جدید