همیشه از خودم میپرسیدم این همه خبر تجاوز اخه چرا مگه زنه دست و پا نداره ک یارو را بزنه یا فرار کنه همیشه اون زن مورد تمسخرم بود
ولی اره ادم اون موقع دست و نداره
قضاوت نکنم دگر...
همیشه خودمو میذاشتم جای ادمای شجاع و نترس تمام فیلم ها
همیشه فکر میکردم منم همون جورم همون قدر شجاع یا حتی بیشتر
همیشه بال بال زدم جلوی تی وی ک یالا برو فرار کن بزنش اها افرین افرین
و فکر میکردم اگر تو شرایط بحرانی قرار بگیرم من میشم منجی
و چ احمقانه بود تمام فکرهایم ...
ک به راحتی دیروز اسیر شدم....
برنامه بچینیم . منم همیشه برنامه میچینم پلن ای پلن بی ولی توقع نداشته باشیم از خودمون ک در شرایط مطابق برنامه عمل کنیم
چون ادمیم چون حس داریم حس ترس حس شوک موندن در بهت و حیرت اینکه اصلا چی شد اخه و تا به خودمون بیایم و همه چیو سبک سنگین کنیم وقت گذشته
و من مترو را اشتباه بزرگی کردم مثل ادمهای مجرم موندم کنار و حرفی نزدم و مترو بهترین جاست برای خرید برای فرار کردن و شاید برای مردن
من مثلا از نظر خودم شجاع شدم ضعیف ترین موجود دنیا از ترس این حس عظیم
و هیچ غلطی نتونستم بکنم جز احتیاط
آره سارا ک شکنجه شد هیچی ب مایکل نگفت شاید منم نباید میگفتم ک شاهد این همه عذابت نباشم
واووو حالا فکر میکنم سارا چه قدر زرنگ بود
اصلا از خودم همچین توقعی نداشتم اصلا فکرشو نمیکردم انقدر بی دست و پا باشم
و خاطره دیروز شد 84 جزو بدترین روزهای زندگیم
منم حرف دارم ولی نمیزاری ماهی من بزار منم حرف بزنم بزار بگم چه قدر از خودم بدم میاد وقتی میتونستم کاری کنم و نکردم
منم ب اندازه تو در این قضیه اشتباه کردم ولی اشتباه اصلی ما ایم ما این ک هستیم
شاید این مثل ک دروغ دروغ میاره اینجا هم بشه گفت
اشتباه اشتباه میاره غلط غلط میاره.... جای شکایت نیست....