نمیتونم لحظه ک شاید پیش بیاد فکر نکنم
خب شاید این نوشتن راه بهتری رو ب ذهنم برسونه
حالت اول من حضور دارم
1 . مرده ب علی میگه و معذرت خواهی میکنه.
من ؛ درمورد خونه حرف میزنم شروع میکنم ب تعریف کردن از آقای فلان تا بحث عوض بشه. مثلا میگم علی آقای فلان خیلی ب من کمک کردن اجاره و اینارو پایین گرفتن و....
2 . زنه ب ماممیگه این دخترتون اون موقع مقصر بود وقتی شوهر هست باید بگه ک من نیام.
من ولی چجور. بستگی داره تا چ حد بیان بشه خب. من میتونم سریع ک اوه راستی دیدی چی شد اون صاحبخونه قبلی کلی پول منو بالا کشید و....
و اگر در همین حد موند و بعدش مام پرسید چی بگم
میگم کلا حرف زده ک کسی اومد بهش خبر بدم و سر اون ماجرای دوستم ک قبلا اومده بود میگفت
حالت دوم من حضور ندارم
3 . مرده ب علی میگه. من ی مردی اومده بود خونمون برا پرده اندازه گیری کنه این خانومه بی هوا اومد تو فکر کرد منم هیچی نگفتم
4 . زنه ب مام میگه؛ (مثل بالا). وقتی من نباشم کسی هم نیست. و اینگونه تمام زندگی من نابود میشه
فقط چی باید بگم، اگر حرفی زده شد ک اره این خانومه اومد تعریف کرد ک فلان جور شده و اون کی بوده و کجا و چکار. من
الف، اومد ی روزه و برگشت میخاست با قبلی صحبت کنه من نگفتم ب شما ک نگران نشید و ضایع نشم ک پولمو بالا کشیده.
مطمئنا پرس و جو میشه ک چی شده. پس ریدم ب این راه حلت
ب، یکی از دوستامبا شوهرش جا نداشتن گفتم بیان اینجا بخوابن. ترسیدم اگر خانومه بفهمه گیر بده. شوهرش زیرپوش . (خیلی خب مسخره است من با پیراه نیستم دیگه) بازم ریدم ب این راه حلت
ج، این زنه دیوانه است توهم زده. و بعد بیان میشه عه جدی پس روبرو
د ، دوستم ک اومده بوده اینجا ب این خانومه گفتم خواهرمه. این خانومه کار داشته بی هوا اومده تو شوهر بوده. ؛ اگر زنه اسمم رو گفته باشه نمیتونم اینو بگم. و اگر بگم و دوباره بره پرس و جو کنه ی ازم میشه ک هیچ جوره نمیشه.
اگر مورد 4 پیش بیاد هیچ راه حلی ندارم. اصلا نمیدونم حتی چی باید بگم
قسمت ترسناک ماجرا: شوو مام زود با دیگرانی ک غریبه باشن صمیمی میشن و حرف میزنن کلی
قسمت خیلی کم دلخوشکنک: فعلا این زنه عقب نشینی کرده
بدترین شرایط: مورد 4
حداقل ترین راه حل: نزارم هیچ کس تنها بمونه. و خداجون هرکی دوس داره این اتفاق نیفته. من غلط کردم خدا گوه خوردم.
بعدا نوشت: حالت سومی هم وجود داره: زنه همه چیزو خودش تعریف کنه
حالت چهارم:
هیچ اتفاق بدی نیفته و هیچ حرفی زده نشه. شاید تو همه زندگیم این جزو معدود چیزهایی ک انقدر ملتمسانه میخوام ک رخ نده