یه مرضی هست به اسم نوشتن
یه موقع کاغذ و قلم برمیداری شروع میکنی
یه موقع با وسواس یه دفتر با یه جلد خاص انتخاب میکنی میشه دفترخاطرات و مینویسی
یه موقع زمان درس خوندن گوشه کنار کتاب ها و دفترها مینویسی
یه موقع تکنولوژی میاد به کمکت تو وبلاگ مینویسی
یه موقع باید تند بنویسی دلت پره طاقت نداری حتی بری وبلاگ را باز کنی و در دسترسه تو نوت بوک موبایلت مینویسی
یه موقع تو حاشیه ی کوچیک یه روزنامه مینویسی و اونو جدا میکنی میزاری تو کیفت
یه موقع در ب در دنبال ی تیکه کاغذ قد کف دست میگردی تا ریز ریز بنویسی
حتی سابقه داریم که یه موقع رو کاغذهای رسید خرید مینویسیم ک نوشتن روشون سخته و خیلی کوچیک اند
یه موقع هایی هم از نوشتن میتونی استفاده جالبی کنی مثلا بنویسی برای اینکه یه سری چیزا رو پنهان کنی و از دید خارج کنی.
و یه موقع ای هم هست که مینویسی که دید کسی را جلب کنی
آره خلاصه یه مرضیه این نوشتن که تا نداشته باشی نمیفهمی چی میگم
حتی یه موقع دلت فقط میخاد انگشتات تایپ کنن و هیچ کلمه ای نیست که حس و حالتو بیان کنه و اینجور میشه:
یتیتیتیتتیتییتتیایتیتوزتیخیحیننینیزکتزنزنینینیتیتطکطکطتزتطتزویوتززتتزتیسکتطننطکططکتیخزطکوطتطتططتتیتزکزتزتحیتیتیتزنتزنزنزنزنزطنطکزنزنینینزنزنزنزنیننیتیتزتزکزنزتزتزتزنزنزنزتتزتزتزتزتزتزنینیتزنزنیتزتزتبتزتبتیتنینطنطنطنطنطنزنینیننینطنطنطکزنیننینییکتینینیتتزیننقننتزویتیکیوبویتیتیتیویتیتیتیتیتطتیتیتیوطتیتیتیتیتی
بعد از انگشتات تشکر میکنی که انقدر باهات راه میان.
خوبه که حداقل انگشتام باهام راه میان هه
ممنون انگشت جونام😚😚
یک بامداده دوست دارم جیغ بکشم فقط جایی رو ندارم😢😢 دوست دارم یه جایی برم بتونم جیغ بزنم
همین
مرضیست این نوشتن. بد مرضی. نه خوب مرضی