روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

پیام های کوتاه
  • ۱۰ مرداد ۹۹ , ۰۰:۴۵
    حالت
  • ۳۱ تیر ۹۹ , ۰۱:۲۷
    حتی
  • ۱۵ خرداد ۹۹ , ۲۰:۳۷
    ...
  • ۲۹ آذر ۹۸ , ۱۴:۳۶
    دل2
  • ۲۷ آذر ۹۸ , ۰۱:۱۰
    شعر
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

سورپرایز

پنجشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۲:۲۰ ق.ظ

سورپرایرز ترین اتفاق امروز حرفای دخترک بود که خیلی مختصر مفید کل صبح تا ظهر منو تعریف کرد و یهو شروع ب تعریف کرد بدون هیچ پیش زمینه ای
وقتی تو نبودی مامانم گریه میکرد گفت وقتی که من بزرگ شم خانوم شم میره یه جای بد که میسوزه


و دلداری امروزش
اولش فقط سوال پرسید: مامان من قوی ام
-آره
-تو هم قوی هستی
-آره
-من قوی ترم یا تو
-تو
دخترک-نه هردومون قوی تریم

تکرار همین مکالمه با کلمه ی شجاع
و جمله ی محشرش: حالا که ما قوی هستیم شجاع هستیم پس میتونیم شیر رو شکست بدیم. پس دیگه چرا گریه میکنی. گریه نکن من میترسم

اما نشد بهش بگم که من قوی نیستم...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۲۶
مریم بانو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دانلود آهنگ جدید