ی پسره خیلی خوشگل و خوش تیپ تو شبکه پویا دیده
میگه مامانم من دلم میخاد با این ازدواج کنم
تلوزیون داشت ی کارتون نشون میداد من فقط صداشو میشنیدم
یهو ی صدای بامزه اومد برگشتم نگاه کردم ی مار خیلی بزرگ بود با تهجب گفتم عه این ماره
گفت اره ینی تو نمیفهمی تو ک بزرگی تو ک درس میخ نی ینی نمیفهمی این ماره منم میفهمم تو ک بزرگتری از من
خودتو بیارتوی من تو جونم پوستم نامدمدندتدکد
کلیپ های رقص میذاشتیم با هم میرقصیدیم ب ی کلیپی رسیدیم زن و شوهر باهم میرقصیدن . یهو برگشته بهم میگه : مامان تولدت کی هست؟ میخام از این شوهرا برات هدیه بخرم ک باهات برقصه اینحوری بچرخونتت. اصن اگر خواستی دوتا از این شوهرا میخرم
مامانم اینا اومدن خونمون برا عید
دخترک از پولاش عیدی داد ب همه
اخرش مامانم یه پولی اورد به دخترک گفت بیا اینم عیدی تو
دخترک گفت : نه نه بزار تو کیفت تو ک سید نیستی نباید عیدی بدی. من و بابام سید هستیم عیدی میدیم خخخخخخخخخخ
قدیما پیش اومد حرف از اسم شده بود بهش گفته بودم اسم دختر دیانا دوست دارم
تازگی ها چند روزه میگه اسممو دوست ندارم عوض کن
امروز بهش گفتم چرا اسمتو دوست نداری چه اسمی دوست داری پس
گفت اسممو بزار دینا (به دیانا میگه دینا)
گفت تو اسم دینا رو دوست داری پس منم اسم دینا رو دوست دارم اسممو بزار دینا ک دوست داشته باشی
مقاومتی نمیکنم دروغ هم نمیخام بهش بگم پس بهش گفتم اره دیانا دوست دارم ولی اسم تورو ... هم دوست دارم اینم قشنگه.