روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

پیام های کوتاه
  • ۱۰ مرداد ۹۹ , ۰۰:۴۵
    حالت
  • ۳۱ تیر ۹۹ , ۰۱:۲۷
    حتی
  • ۱۵ خرداد ۹۹ , ۲۰:۳۷
    ...
  • ۲۹ آذر ۹۸ , ۱۴:۳۶
    دل2
  • ۲۷ آذر ۹۸ , ۰۱:۱۰
    شعر
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۸ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

دیروز نوشت :

نمیدونم اصلا ارزش داره یا نه
وقتی ب این فکر میکنم به در فلاکس به سوئیچی ک گم کردم ب وقتی که گفتی " مریم خانم سوئیچی ک گم کردی پرسیدم گفتن صدهزارتومنه" به رفتارت حرفات
اره منم خوب نیستم رفتارم بده. ب این چیزا ک فکر میکنم میگم ارزش نداره
ولی وقتی فکر میکنم ک خب من چکار کردم برا بهتر شدن شرایط . فکر میکنم ب زن و شوهری . میگم ارزششو داره

خلاصه نمیدونم
ولی ب ی چیزی مطمئنم. اینکه واسه تو نمیکنم.
واسه خودم میکنم
واسه اینکه دلم ی خانواده شاد میخاد

.............


الان نیمه شب


تولد برگزار شد خوشحال بودم

ولی ی چیزی رو مطمئنم و اون اینکه غم ناشناخته ی بعدش

 بیشتر

 عمیق تر و 

واقعی تر 

از اون دو سه ساعت شادی بود.

..........


طبعا باید تعریف کنم. البته خیلی خسته ام

از دیروز هماهنگی ها را انجام دادم وسایل مورد نیاز را خریدم

از از صبح مشغول پخت کیک و شیرینی و اماده کردن وسایل


ساعت 5 رفتم 

علی هم ی ماموریت غیرمنتظره براش پیش اومد و من نتونستم اون برنامه ی دونفره مون را اجرا کنم برا تولدش

اول کمی تزئین کردم و منتظر بقیه با دخترک شدیم.

در بدو ورود با شربت ابلیموی خنک ک از صبح تو فریزر گذاشته بودم پذیرایی کردم و با ی مدل کیک های تک نفره ک با ساندویچ ساز درست کرده بودم

بعد از گذشت یک ساعت و بازی بچه ها و حرف زدن ماها با برش های خربزه ک از قبل اماده کرده بودم و سلفون پیچ کرده بودم پذیرایی کردم از مهمان ها

ساعت 8 بود ک علی رسید

فشفشه ابشاری گذاشته بودم توی خیابون جلوی در رستوران براش روشن کردم و با دخترک از وسطش رد شدن.

کیک را گرفتیم و رفتیم پیش بقیه بعد تبریکات و عکس و اینا کیک را برش زدم و همراه قهوه و شیرکاکائو برای مهمانها سرو کردم. بعدش مرغ سوخاری برای شام

تا 9 اونجا بودیم دیگه 9 جمع کردیم وسایل و تولد تمام شد

علی خوشش اومده بود و راضی بود

درسته ک ب تولد دو نفره ک اولش ترتیب دیده بودم نرسید و اخریم میهمان در اخرین ساعت حضور بود. ولی مثبت نگاه میکنم و بلاخره ماموریت پیش میاد

خوب بود و خوش گذشت


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۸ ، ۰۱:۰۲
مریم بانو
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۱ تیر ۹۸ ، ۲۱:۲۶
مریم بانو

دراز کشیده بودم روی مبل و فکر میکردم. چشمام بسته بود

صدای پای دخترک میامد ک داره میاد پایین

چشمامو باز نکردم

اومد بالای سرم فکر کرد خوابم

رفت پتوی خودش را آورد انداخت روم

بعد رفت بالشت خودش را آورد گذاشت زیر سرم

پتو و بالشت را صاف کرد و مطمین شد که دستامم زیر پتو باشه.

وقتی درست کرد کامل سرش را آورد نزدیک

گونه ام را بوسید

آروم دست کشید روی موهام و خوند : لالالالایی لالالالایی ....

چند باری خوند و گفت پیش پیش پیش

آروم دوباره رفت و آروم در را بست


دخترک من. تک تک مهربانی هات. کشیدن پتو روم با عشق که حواست باشه جایی از بدنم بیرون پتو نمانده باشه

بوسه ی خواب

دست کشیدنت روی موهام

چقدر خوبه که هستی برام...


---------------------------------------------------------------------------------------------------

دیوونه میکنی همه را با سوال پرسیدن های فراوونت

میگی حباب توی آبه و اهی هم توی آبه پس آیا ماهی از حباب درست شده

بهت میگم نه و باز میپرسی پس ماهی چجور درست شده

و سوال پشت سوال

مامان من قبل از اینکه تو دل تو باشم کجا بودم؟؟ تو دل کس دیگه ای بودم مثلا خاله؟؟؟

خدا کجاست؟ خدا چ رنگیه؟

مگه خدا چقدر بزرگه ک همه تو بغلش جا میشن؟ حتی باباعلی تپلو هم تو بغلش جا میشه؟ پس دستای خدا خیلی درازه؟؟

خدا زن هست یا آقا؟ گر زن هست آیا شوهر هم داره؟؟

ما چجور درست شدیم؟

مرغ و ماهی و بقیه حیوان ها چجور درست شدن؟


و یه حافظه ی فوق العاده نمدونم این دختر اینجوره یا همه بچه ها؟؟؟؟


از یه سریال یه تکه هایی نه کامل . از قسمت دومش دید

دیشب قسمت بیستمش بود که ما دوباره دیدیم . گفت: مامان یادمه تو این سریاله یه زنه بود که عروس بود . عروسه این مرده بود و این مرده داماد بود. بعد بردش تو زیرزمین در زیرزمین را بست بعد منفجرش کرد بعد همه جا سوخت. و ....

همه سریالو تعریف کرد برام

و سوال بسیار پرتکرارش در تمام فیلم هایی که میبینه: کدوم آدم خوبه کدوم بده این خوبه؟ این بده؟؟ یک سره داره این سوالو میپرسه :|



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۸ ، ۱۴:۲۲
مریم بانو

بشینم بدی های خودمم بنویسم

منم خیلی بدم

بد حرف میزنم باهاش

خیلی داد میزنم

به نیازهاش توجهی ندارم

حوصله اشو اصلن ندارم

خیلی وقتا تحقیرش کردم تو جمع

هرکاری بلد نبود انجام بده زدم تو سرش

به حرفاش اهمیتی نمیدم

برام مهم نیسست چی میخاد 

همدم نیستم

رفیق نیستم

همیشه از قیدهای همیشه و هیچ وقت درموردش استفاده میکنم

خیلی وقتا تو جمع وقتی ی چیزو بلد نبود ضایعش کردم

جلوی دیگران بهش بی احترامی کردم

قدر زحماتش را نمیدونم

برای کارهایی ک برام میکنه ازش تشکر نمیکنم

همیشه با ناراحتی و تندی باهاش حرف میزنم

همدل نیستم باهاش

اونم کم داره. یه همدم یه همدل یه رفیق


تک تک چیزهای بالا جزو چیزهای روزمره زندگیمون شده نه یکبار و دوبار بلکه مرتبا. تبدیل ب جزئی از زندگیمون شده انگار


چقدر اتفاق بدیه تو زندگیش داشتن همچین زنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۸ ، ۱۷:۱۷
مریم بانو

حرف هایست برای نگفتن

حرفهایی ک سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۸ ، ۲۲:۰۹
مریم بانو


میگم دخترک برام دعا کن
میگه دعا کن برا چکار؟
- دعا کن عاقبت بخیر بشیم
- یعنی دعا کنم پلیس بشی
- خخخخ اره همون
- چرا آتش نشان نمیشی. من آتش نشان بیشتر دوس دارم
- خب باشه اونم میشم
- پس دعا کنم چی
- عاقبتمان به خیر شود.

دوشب بعد
میگه : من تورو خیلی دوست دارم ببین انقدر (انگشت هاش را میاره بشماره) یکی دوتا چهارتا نههههه تا.
بعد میگه: تورو قد دنیای چاق دوست دارم
خودش میخنده خخخخخخ. یعنی میخاست بگه بیشتر از دنیا دوست دارم. میگه اندازه دنیای چاق. خخخخخخ

گرگ شدم بابا علی شکمش تپل و نرمه میشه روش خوابید


میگه ب نظرت من با کی ازدواج میکنم
میگم خودت چی فکر میکنی میگه با اهورا
میگم بداخلاقه
میگه پس با کسری
میگه کسایی ک ازدواج میکنن لبای همدیگه رو بوس میکنن
تو و بابا لبای همو بوس میکنید

ما چجور درست شدیم ماهی چجور درست شده با کف درست شده
خانم و اقا ازدواج  اها یعنی ی نی نی میپزن میزارن تو دل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۸ ، ۰۰:۵۱
مریم بانو

اساعه داغ همین الان از تنور اومده بیردن:

زیرپتوام خودمو میزنم ب خواب

صداش میاد میگه : من دخترشم ولی نمیزاره بیام زیر پتو یخ کردم

میکشمش زیرپتو یواش درگوشش میگم چرا زودتر نگفتی بهم ک داری یخ میکنی

تازه صبحانه خورده بود گرسنم بود بهش گفتم برو از لای سفره برام نون بیار

رفت صداش میامد

دید نون نیست گفت بابا نون میدی

باباش گفت: تو ک تازه صبحانه خوردی نون برا خودت میخای

گفت نه برا مامانم

اون فکر کرد خوابم بهش گفت مامانت نون نمیخاد صبحانه بعدا میخوره

کمی مکث کرد گفت: نون برا خودم میخام

بابا ی تیکه نون بهش داد جلوش ی گاز زد ک بابا رو مطمئن کنه نون برا خودش میخاد

بدو اومد زیرپتو نون رو بهم داد گفت حواسم هست نبینه بخور تندی...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۸ ، ۰۶:۵۶
مریم بانو

مرتیکه الاغ خر
تو ی خر ب تمام معنای
ی آدم بیشعوری هستی ک هیچی حالیت نیست

 

تو ی خر ب تمام معنایی هیچی حالیت نیست
الاغ من ساعت 4 صبح خوابیده بودم و تووساعت 6 با غرغر و غرولند بیدارم کردی ب خاطر ی زهرماری
حالا بخاطر هرچی
واسه گم شدن ی قیچی
من مهمتر بودم یا قیچی
من مث کلفت تو این خونه کار میکنم ولی تو کوری نمیبینی
ب خاطر اینکه یادم رفته بود زیپ شلوارتو بدوزم یادته چقدر دعوام کردی. زیپ شلوار غلبه کرد بر دوست داشتن من توسط تو.

من دوستت داشتم تو خودت با دستای خودت دوست داشتن توی دلم رو پرپر کردی
اره تو خود تو دوست داشتنت رو از دلم کشیدی بیرون
من روزهای خوبی باهات داشتم من دنبال محبت بودم . گدای محبت نبودم اما ادم رام محبته

الان میپرسی و میگی من ک همه کار برات کردم دیگه چکار میکردم من ک همه جوره بهت محبت کردم دیگه چکار میکردم

میگم چکار نکردی . اخلاق نداشتی زود جوش و عصبی بودی بارها در حیرت من ب خاطر مسائل پیش پا افتاده تحقیر کردی و فحش دادی
ب خاطر مسائل پیش پا افتاده دوست داشتن منوفروختی
اره تو خودت من زندگیمونو دوست داشتم قشنگ بود
تو هر روز ی ضربه جدید ب قلبم وارد کردی
میدونی دست خودم نیست دیگه انقدر ضربه زدی ک قلبم دیگه جایی برای دوست داشتنت نداره دیگه وقتی میخام ب زور ب خودم بقبولونم ک هنوز دوستت دارم باید بگردم ب سختی جای سالم پیدا کنم

و دقیقا داری همینکارو با دخترک میکنی
اونم دوستت داره. ولی داری ذره ذره تو دلش گل دوست داشتنت رو میکنی و بذر نفرت میکاری. من تنفر ندارم ازت ولی دخترک در اینده شاید

و تو
گوه میخوری میگی دوستت دارم
غلط میکنی دیگه ب من بگی دوستت دارم
وقتی دوست داشتنم رو ب ی قیچی میفروشی و بارها و بارها به چیزهای در همین حد کوچک
دوست داشتن منو ب ی قیچی فروختی
تو اصلا میدونی دوست داشتن ی ادم چیه چجوره

میدونی ادم با ناراحتی کسی ک دوسش داره ناراحت میشه
میدونی آدم تحمل دیدن غمشو نداره
تو منو دوست داری اره گوه خوردی پس ک دوست داری غلط کردی

منم همینم اصن اره اره منم مث خودت کردی تو منو بی ادب و بی نزاکت کردی . حالا منم مث تو شدم. من اینجور نبود. من انقدر سطحی بین نبودم

 

تو توی هرچیزی مقصر نباشی ک نیستی

تو ی چیز مقصری

با اخلاق گندت دوست داشتنت رو از دلم ربودی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۸ ، ۰۶:۰۸
مریم بانو

دانلود آهنگ جدید