روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

پیام های کوتاه
  • ۱۰ مرداد ۹۹ , ۰۰:۴۵
    حالت
  • ۳۱ تیر ۹۹ , ۰۱:۲۷
    حتی
  • ۱۵ خرداد ۹۹ , ۲۰:۳۷
    ...
  • ۲۹ آذر ۹۸ , ۱۴:۳۶
    دل2
  • ۲۷ آذر ۹۸ , ۰۱:۱۰
    شعر
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

عباس آباد

جمعه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۷، ۱۰:۴۹ ق.ظ

خواب :

نشستیم کنار آب. موبایل دستته دخترک میدوه میاد سمت آلاچیق پاهاش را میزاره کنار نرده ها تشویقش میکنیم ک از روی نرده ها رد بشه. خوشش میاد و تلاشش را میکنه نزدیکه بیفته ک پامیشی. میگه نههههه مامان. میخندی و میشینی. من پامیشم برش میدارم.
و بازهم پاش را میزاره کنار نرده
نمیدونم درحقیقت یادت بود یا دخترک...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۲۳
مریم بانو

نظرات  (۱)

دخترک میترسید میگفت می افتم اخرم افتاد گفت دیدی گفتم 😁😁😀😀🤣🤣

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دانلود آهنگ جدید