understanding
چندین ماهه ک کلنجار میرم و با خودم فکر میکنم
ولی میخام الان بهخودم بگم، اون آدمی نیست که من فکر میکردم باشه.
نه اینکه ازش بت ساخته باشم نه،
من فقط اشتباه شناختمش
و تو این چند ماه انگار ک به خودم بگم نه، من اشتباه میکنم،
ولی در نهایت اینکه، نه، من درست میگم
من اشتباه شناختمش، و اینم از ناکامل بودن و ناقص بودن این رابطه بود، نه مشکل فهم و درک من، این اون کسی نیست که تورو راضی کنه از همه جنبه ها، خوبه که بت نساختی و خوبه که پذیرفتی شناختت اشتباه بوده
میخام اینجا بمونه،
میخام اینجا بمونه که یادم نره، که دیگه خودمو گول نزنم، که یه موقع یه روزی چشمامو رو واقعیت نبندم و تصمیمات از سر احساس نگیرم که بعدن بخوام تاوان سنگینشون بدم
میخام فراموش نکنم که، مریم این آدمو تو اشتباه شناختی، مقصر هم نبودی، رابطه ی اینجوری به شناخت درستی هم نمیرسه، فقط همین
کشیدم دردش رو، له شدم ولی خب الان به شدت توی دوست داشتن کسی محافظه کار شدم
اگه میگم مفید به خاطر همینه که دفعه بعدی خیلی حواست رو جمع میکنی که سمت آدم اشتباه نری