نجوم
بنده یک زن گنده ی ۳۳ ساله اعتراف میکنم که هنوزم مثل زمانی نوجوانی ام حرف از آسمان که می شود قند در دلم آب میشود،
پوسترش رو دیدم همایش وبرنامه ها برای هفته ی نجوم، یه جورخاصی ناراحت میشم من اگر در نجوم استان شناخته شده نبودم با آسودگی وفراغ بال ب گردهمایی میرفتم بدون اینکه کسی بشناستم ، ولی چون شناخته شده هستم زشته ک بدون دعوت برم، ناراحتم، پس چرا کسی از من دعوت نمیکنه برم؟؟؟
رفتنم هم ب عنوان یک بازدید کننده ی عادی جالب نیست یه جورایی ارزشم میاره پایین
دیگه بهش فکر نمیکنم چون فکر کردن ونرفتنش ناراحتم میکنه
................
روز بعد تلفنم زنگ میخوره یکی از بچه هاست ، دعوتم میکنه برا گردهمایی سخنرانی داشته باشم
مثل خری ک بهش تی تاب بدن کیف میکنم
قند تو دلم آب میشه، اخ جان منم میرم گردهمایی
هنوز وقتی صحبت از شرکت حضوری در یک گردهمایی نجومی میشه چه در سطح عامه و چ در سطح اکادمیک و دانشگاه، ی جوری ذوق میکنم، اخ یه هیجان مثبتی میگیرم که نگو
.....
پینوشت: حالا من چجور میتونم در زمینه برهمکنش نور با ماده تحقیق کنم و مقاله بدم خدا داند