کار واجب داشته
خودمو از رخت خواب می کَنَم؛ می دونم نتیجه بیشتر موندن تو رخت خواب دیدن ادامه کابوسه. عجب روز بدی بشه امروز که اینجوری شروع میشه
............................................................................................................
آدم ها همیشه توجیهاتی برای کثافت کاری ها و اشتباهاتشون دارن که خودشونو بی گناه جلوه بدن
اونم همینطور بود . همیشه برای لاس زدن و نگه داشتن دخترا توجیهاتی داشت؛ ی بار می گفت رابطه درسی هست و پرسش و پاسخ علمی؛ ی بار میگفت دلم میسوزه میخام تو زندگی کمکشون کنم؛ ی بار می گفت کار واجب داشتم باهاشون, ی برا خرید کردن خخخخخخ, ی بار دلش خواسته گولشون بزنه ببینه گول میخورن یا نه, ی بارم احتمالاااااااااااااااااااااا دلش تنگ شده ی بارم احتمالاااااااااااااااااااااااا هوسشونو کرده
خلاصه که هیچ وصله ای به ایشون نمیچسبه. مجبور بوده مجبور؛ میفهمی, کار داشته خب باهاشون
دهنت سرویس این خیلی خوب بود