دخترک
تو کار خونه کمک میکنه ، آشپزی میکنه، بهش میگم، ممنون
میگه اخه من باید بکنم این کارا رو چون میخام بزرگ شم شوهر کنم زن خونه بشم ازدواج کردم زن خونه بشم، این چیزا روبلد باشم 🥰🥰
قربون این شیرین زبونی هات دختر کوچولو
.......................................
میخواهیمخدا رو شکر کنیم، میگم خدایا شکرت که به ما فلان چیزو دادی
میگع: ممنون هرچی دادی و ندادی شکر خدایا ،
و ادامه میده
: ممنون واسه اینکه علی اقا به ما دادی شکر ولی پس بگیر دیگه نده
کلی از دستشخندیدم
...........................
باهام گاهی میاد کلاس زبان، ی جلسه ک اومد استادمون هم پسرش رواورده بود و وسطجلسه داشت با پسرش مهربانانه حرف میزد که سر وصدا نکنه
دخترک میگه: چ بابای مهربونی داره
...........................
از دسته سوالات علمیش:
برای بار چندم بحث چرخش ماه ب دور زمین مگر ماه پا داره ک بچرخه
چرا ما هرجا میریم ماه همراهمون میاد
ما چرا پس نمیفهمیم کره زمین میچرخه. یعنی باد ک میاد میچرخه. مگه فرفره است
..........................
تو کیفم نگاه کرده اسپری خوشبو کننده دید
میگه ماماان اونجایی ک میری درس میدی بوی بد میده؟؟
میگم چطور مگه
میگه اخه اسپری خوش بو کننده گذاشتی تو کیفت
مردم از خنده
از حرفش و دقت بالاش
..............................
براش حرف دال روبزرگ وسط دفترش نوشتم ک یاد بگیره
میگه عه مامان این شبیه نوچ میمونه اگر از این طرف نگاش کنیم (نوچ یعنی تیک✅)
بعد میگه مامان شبیه دهن باز هم میمونه
شبیه فلان
خلاصه با یه حرف دال با خلاقیت خودش کلی شکل های مختلف ساخت
من یادمه بچه ک بودم با تسبیح شکل مو می ساختم ولی دخترک با تسبیح انواع شکل های مختلف میسازه ودرست هم انجامش میده
بهش میگم تو خیلی خلاقی
میگه تو مثل من خلاقون نیستی من از تو بیشتر خلاقونم
خلاقون😃😃
...................
میگم وای بغل تو آرامش دهنده است ومیخام هزارتا بوست کنم
میگه: بغل و نوازش و بوس مثل قرص میمونه ک هنوز دانشمندا و دکترا نتوستن درستش کنن و دکترا
....................
میگم: وای من نمیتونم وای سخته من چقدر خنگم هیچی بلد نیستم
با اخم و قیافه ناراحت میاد میگه : عههههه ، از خودت بد نگو، تو همه کار میتونی بکنی ی بار دیگه اگر از خودت بد بگی دیگه باهات بازی نمیکنما