روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

پیام های کوتاه
  • ۱۰ مرداد ۹۹ , ۰۰:۴۵
    حالت
  • ۳۱ تیر ۹۹ , ۰۱:۲۷
    حتی
  • ۱۵ خرداد ۹۹ , ۲۰:۳۷
    ...
  • ۲۹ آذر ۹۸ , ۱۴:۳۶
    دل2
  • ۲۷ آذر ۹۸ , ۰۱:۱۰
    شعر
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

اون ایموجیه که زبونش درآورده چشماش داره میچرخه

چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۰، ۰۷:۴۲ ب.ظ

 

کم کم دارم دیوونه میشم

 

رفتیم کارهای پاسپورت رو کردیم شد نفری ۲۵۰ تومن

 

الی میگه تو دوست داری شرایط زندگیتو تغییر بدی برای همین افتادی تو فکر مهاجرت ولی واقعن هدفی براش نداری . تو اول باید اینجا شرایطتت رو تغییر بدی بعد هدف بزاری برای مهاجرت یا هرکار دیگه ای نه اینکه صرفا بخای از این شرایطتت فرار کنی

راس میگه ولی خل شدم به تمام معنا . همش تو سایت ها میچرخم درمورد کشورها جاب ها شرایطشون

 

رسما خل شدم

 

تمام فکر و ذهنم گرفته

میام مقاله بخونم یه خط میخونم یهو یادم میاد برم درمورد فلان چیز هم سرچ کنم

 

حتی مسخره است که بگم برای یه گودبای پارتی هم برنامه ریزی کردم . تعداد مهمونا هم ۷۰ نفره. خاله ها دایی ها بچه هاشون با عموها و خانواده علی و میخام زن دایی فتح اله  هم بگم و جلوش کلاس بزارم خیلی حال میده آخه

حتی فکر کردم که کدوم رستوران دعوت کنم و چی سفارش بدم

میخام رستوران حاج حسن دعوت کنم که سنتیه و از اونجایی که قراره از ایران برم به نظر بهترین انتخابه چون سنتیه با غذاهای سنتی و آش و کشک بادمجون و کوفته سفارش بدم

 

حتی فکر کردم اگر کسی خواست چیزی بیاره بگم پول نده کسی بهم چون ریال ارزش نداره خخخخخخخخخخخ برام تنقلات بیارن مثل برگه توت و انجیر خشک نخودچی کششمش که ببرم با خودم

 

حتی فکر کردم اگر آلمان جور شد به دایی علی بگم به دوستاش بگه برای اجاره خونه برامون سرچ کنه تا قبل از اینکه بریم تا مجبور نباشیم تا پیدا شدن خونه تو هتل و مسافرخونه باشیم :|

حقوق مالیات و.... رو حساب کردم و حتی فکر کردم ماهانه چقدر پول پس اندازه کنم که بعد از چند ماه بتونم برای مامان بابام و الی بلیط رفت و برگشت بخرم و سورپرایزشون کنم

حتی فکر کردم برای مادربزرگمم باید بلیط بخرم بسه دیگه چقدر اذیت کشید تو زندگیش بیاد چند ماهی پیشم قربونش برم

حتی قیافه مادربزرگم تصور کردم تو هواپیما که از پرواز میترسه و تند تند آیه الکرسی میخونه

البته فکر نکنم بترسه چون مکه اینا رفته سوار شده

حتی فکر کردم که عموم ینی بابای صبا که انقدر دوست داره  برای اونم پول پس انداز کنم بهش بدم بتونه بلیط بخره بیاد پیشمون

 

آخه با پول ایران نمیشه بیان ارزشش خیلی پایینه. ماهی ۲۵۰ یورو اینا حدودن پس انداز کنم خیلی خوب میشه

 

حتی رفتم تو سایت های فروش بلیط هواپیما و دیدم برای خانواده ۳نفره ما هزینه بلیط رفت به آلمان به طور میانگین میشه ۲۰ میلیون البته فرودگاه های مختلف فرق داره

و نفری از ۶ میلیون شروع میشه تا ۱۲ میلیون اینا میرسه

بقیه کشورا رو هم دیدم اروپا حدودا ۱۰ تا ۱۲ میلیونه نفری که بستگی مسافت و ساعت پرواز داره

 

 هیچی دیگه دارم واقعن اذیت میشم و نمیدونم باید چیکار کنم . نمیخام انقدر روش فکر کنم ولی اختیاری نیست . و نمیدونم چکار کنم که استوپ بدم به فکرم

واقعن از این همه فکر دارم اذیت میشم. از ۶ سمت هجوم میارن تو سرم و نمیتونم جلوشونو و این خیلی داره اذیتم میکنه

 

و همه اینا درحالیکه الان باید بشینم مقاله و زبان بخونم و پایان نامه تکمیل کنم و برنامه نویسی هارو یاد بگیرم

 

دیوانه شدم بخدا

یه ذره عقل داشتیم اونم از دست دادیم

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۶/۰۳
مریم بانو

نظرات  (۱)

۰۳ شهریور ۰۰ ، ۲۰:۰۹ همون همیشگی

بنظرم الهه درست میگه نباید اینجوری هول هولکی بری جلو اخه مثلا تو تا پسداک پیدا نکردی چ احتیاجی به بقیه کارها داری؟پاسپورت نفر دوم کیه؟بعدشم اگر میخای تغییر ایجاد کنی اول باید بتونی شرایط خودت عوض کنی بعد وابستگان این تنها خودخواهی که به نفع بستگان ام هست 

پاسخ:
دست خودم نیست افکار هجوم میارن نمیتونم کنترل کنم. خودم دارم اذیت میشم انگار مغزم یکسره داره کار میکنه
پسداک که گرفتنش سخته اولویت من دکترا مجدد و جاب هست
پاسپورت هم همه گرفتیم
شرایطمم نمیتونم تغییر بدم . یعنی اصلن نمیدونم چیو باید تغییر بدم دنبال چی هستم اصلن؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دانلود آهنگ جدید