خواب
دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۰۵ ق.ظ
از خواب بیدار میشم ساعت ۸ صبحه
عرق کردم با اینحال خزیدم زیر پتو. انگار که میخواستم یه جایی برای پناه پیدا کنم
چقدر دلم خواست بهت زنگ میزدم
صدای نفس کشیدنت میشنیدم
حال و هوام عوض میشد و دوباره میخوابیدم
اما به این تمایل فایق میام
به هرچیزی که ...
میترسم از دوباره ها...
از سقوط دوباره
.......................
خواب میبینم که سوار هواپیما شدم میخام برم ایتالیا
اما اونا میان. دقیقا همونا بودن همون قیافه ها واضح
گوشیمو ازم گرفتن
گفتم چرا
گقتن واسه اینکه با هندزفری اهنگ گوشمیدادی
میخاستن نزارن من برم
صندلیمو عوض کردن یه تک صندلی کنار در بود منو بردن اونجا
میگفتن میخان در هواپیما باز کنن و منو پرت کنن بیرون
دلیلشونم این بود که صبح کله پاچه خوردم و هم اینکه تو هواپیما با هندزفری آهنگ گوش دادم😕
ترسیده بودم
اره مسخره است ولی ترسیده بودم مثل یه کابوس بود
۰۰/۰۵/۱۱