myself
شنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۰، ۰۶:۵۹ ق.ظ
احساس می کنم برای هیچکس مهم نیستم
حس میکنم هیچکس برام ارزش قایل نیست
هیچ کس منو به خاطر خودم دوست نداره
مامان بابا خواهری مهم بودن واسه اینا برای راضی کننده کننده نیست
و نمیدونم چرا
همش به خودم میگم مریم مریم مامانت بابات الهه تو برای اینا خیلی مهمی و خیلی دوستت دارن
اما نمیدونم چرا برام کافی نیس
آرومم نمیکنه
خوشحالم نمیکنه
شاید باید نمیداشتم تا قدر بدونم
پس بازهم تقصیر منه
چرا همه چیز تقصیر منه؟
من مگه چیکار کردم؟
من مگه ....
من چرا لایق همچین احساس هایی هستم؟؟
این اصرار بی اندازه ام به داشتن یه حیوان
تنها واسه اینه که میخام یکی دوستم داشته باشه
میخوام برای یکی مهم باشه حتی برای یک حیوون
درونم از هم پاشیده
و ظاهرم به زحمت داره طاقت میاره
فقط خودمو مشغول میکنم
مشغول میکنم تا یادم بره چمه
یادم بره همه ی این حس های بد درمورد خودم یادم بره
۰۰/۰۵/۰۹