روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

پیام های کوتاه
  • ۱۰ مرداد ۹۹ , ۰۰:۴۵
    حالت
  • ۳۱ تیر ۹۹ , ۰۱:۲۷
    حتی
  • ۱۵ خرداد ۹۹ , ۲۰:۳۷
    ...
  • ۲۹ آذر ۹۸ , ۱۴:۳۶
    دل2
  • ۲۷ آذر ۹۸ , ۰۱:۱۰
    شعر
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

آلزایمر

پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۱۶ ق.ظ

رفته بودیم خونه آقا

سرحال بود اما حافظه اش بدتر شده بود

فکر میکرد سال ۱۳۵۶ هستیم 

در مورد یه اتفاق اون سال ناراحت بود

میگفت دسته های هزار تومنی گذاشتم تو‌کمد طقبه بالا ولی حالا نیس.‌سه روزه که گم شده 

بهش گفتم ایشالا پیدا میشه

همش مادر رو صدا میکرد انگار میخواست از حضورش مطمین بشه

.......

فکر کردم که اگر بعد از الان بعد از ۳۲ سالگی دیگه اتفاقات خوبی برام رخ نده

و اگر من پیر شدم و آلزایمر گرفتم . دوست دارم تو سال ۹۷ باشم و در آمادای. دوست دارم هرچی به خاطر میارم از این سال باشه و آمادای. از اون خونه و اتاق و ...

اینجور حتی آلزایمر داشتن هم شیرین میشه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۵/۰۷
مریم بانو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دانلود آهنگ جدید