شیر هوشمند
شیرهای خونه ما اکثر اوقات خرابه . جنس مغزی ها خوب نیست یا چکه میکنه یا گرفته هی باید تعمیرش کرد
شیر ظرفشویی توی اشپزخانه را تازه تعمیر کردیم دو روزه.
اینجوره ک وقتی باز میکنیم اب ازش میاد چند ثانیه بعد دیگه یهو قطع میشه
........... و ادامه داستان
امروز.. درواقع دیروز صبح زود وقتی خواستی نماز صبح بخونی شیر رو باز کردی برای شستن دستت اب اومد دستت در همون چند ثانیه شستی اب قطع شد. بلند و با خنده گفتی : شیرمون هوشمند شده حتی بهتر از لمسی ها یا سنسوری ها دستتو میگیری میشوری خودش بسته میشه اب دیگه نمیاد. ببین چ پیشرفته است شیرمون هوشمنده هوشمند
من توی اتاق خوابیده بودم رو تخت انقدر از حرفت خندیدم بلند بلند و نمیتونستم خودمو کنترل کنم ده دقیقه داشتم میخندیدم تا بلاخره دخترک از خواب بیدار شد. همینجوری با خنده رفتم پیشش. اونم خندید بوسم کرد. با خنده گفتم وای ببخشید از صدای خندم بیدار شدی. گفت نه نه اشکال نداره بخند و بغلم کرد
و چقدر کیف کردم
میبینی نگاه به یه پدیده میتونه هم باعث عصبانیت بشه و دعوا هم باعث خنده و شادی
...............
پرده ی دوم:
تصور کن
تو میتونسی با دیدن شیر خراب با عصبانیت بگی واااااای بازم این شییییر وامونده خراب شد چقدر خرجش کنم خسته شدم
و منم از تو اتاق داد میزدم: خب خوب درستش کن هی خراب نشه جنس خوب بخر تقصیر خودته
و بعد دخترک با صدای فریاد ما با گریه از خواب بیدار میشد.
.................................
میبینی همسرم که چقدر راحت میتونی همه چیزو درست کنی. عصبانی نباشی همش از زمین و زمان شاکی نباشی از همه متوقع نباشی همونطور ک من از تو نیستم
میدونی به غیر از دیروز صبح
اخرین باری ک منو از ته دل خندوندی کی بوده؟؟؟؟
بهش فکر کن . اخرین باری که سبب صدای خندم شدی کی بوده؟؟؟
میدونی منو چقدر خوشحال کردی
و میدونی من تو این دورز چقدر حس عذاب وجدان داشتم چون دوبار داد زده بودم قبلش ولی ازت عذرخواهی نکرده بودم
میدونی چقدر این دو روز دوست داشتم بیام بغلت کنم بوست کنم (از ترس اینکه ب سکس ختم نشه نزدیکت نشدم. چون سکس نمیخام)
میدونی من این دو روزه چقدر حس خوب داشتم
میبینی ساده است.
ساده درست میشه
ساده اما عمیق
چقدر روان و عریان می نویسی...