فولیکولی از آرزوهای خاک خورده
دلم درد میکرد
میرم سونوگرافی
شروع میکنه به چک کردن و مثل همیشه میگه ؛پر از فولیکول های متعدد با سایز های فلان و فلان؛
این یعنی آیودی من یه میلیمترم تکون بخوره و یه قطره اسپرم بریزه حامله شدم و تماااام
و آیودی بازهم تکون خورده
ابعاد رحم میگه ۷ در ۶ در ۵ میلیمتر :| و آیودی ۳ میلیمتر از جای مناسبش اومده پایین تر :|
باید فولیکول هامو بفروشم فکر کنم
پیش نوشت: فطایر یه غذای عربیه . من کلا به غذای ملل علاقه مندم و خیلی دوست دارم بخورمشون و تجربه جدیدی از غذا داشته باشم. قیمت فطایر اصلا گرون نیست. الان از ۳۰۰۰ تومن هست تا گرونترینش پیتزا فطایر مرغ و گوشت میشه ۱۴ تومن.
اومدیم خونه سر سفره همه بودند. بهش گفتم بلاخره از اون غذا فروشیه یه فطایر گرفتم و خوردم
گفت خوب کردی خیلی خوشمزه است
گفتم مگه خوردی
گفت آره ی بار اونجا تو کلاس داشتی منتظرت بودم گرسنه ام شد خریدم خوردم
گفتم عقد کرده بودیم از جلوی این غذافروشی رد شدیم اون موقع تازه زده بود بهت گفتم وای من آروزمه بشینم حسابی از غذاهای این بخورم. تو هم گفتی آره ی بار میایم مخوریم. و سالها گذشت و گذشت و هیچ وقت نرفتیم اونجا ولی هربار که از جلوش رد شدم این برام تداعی شد . خیلی وقتها هم گرسنه بودم ولی نخریدم غذا ازش چون همیشه این تو دلم بود که تو یه روزی میخری بلاخره. ولی امروز به خودم گفتم بسه دیگه سالهاست دوست داری مزه ی فطایر رو بچشی و همش صبر کردی . بخر برا خودت. و رفتم و خریدم و خوردم
اینجاش ک رسیدم خندید گفت میخرم برات
گفتم حالا دیگه. دیگه لازم ندارم خودم خریدم برا خودم تو هم ک خودت خوردی قبلا.
ی کمی ک گذشت گفت عوضش نمیگی اون روزی ک من خریدم و خودم خوردم تورو اونجا آورده بودم و کلاس ب خاطر تو منتظر بودم. عوضش نمیگی ک اون دوباری که گفتی ساندویچ زبان میخای من چقدر گشتم تا برات پیدا کردم و برات خریدم
هیچی نمیگم
راست میگه
نمک نشناسم. خوبی هاش رو نمیبینم زوم میکنم رو بدی هاش
فطایر چیز خوشمزه ای بود :)