روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

پیام های کوتاه
  • ۱۰ مرداد ۹۹ , ۰۰:۴۵
    حالت
  • ۳۱ تیر ۹۹ , ۰۱:۲۷
    حتی
  • ۱۵ خرداد ۹۹ , ۲۰:۳۷
    ...
  • ۲۹ آذر ۹۸ , ۱۴:۳۶
    دل2
  • ۲۷ آذر ۹۸ , ۰۱:۱۰
    شعر
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

18 دی

سه شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۷، ۰۷:۱۲ ب.ظ

 

اعصاب خوردی ام سر رفت و امد دوباره با مامان. که میگه: ما از هرکی میپرسیم دانشجو دکترا میگن از ترم 3 ب بعد دیگه رفت و آمد نمیکنیم

آره من مرض دارم مریضم هر هفته خودمو بچه رو بندازم تو این جاده. الکی میرم. اصن الکی خودم به استادم میگم استاد فرجه ندیا من دوست دارم بیام.

 

 

وقتی گفتم میخام اونجا اسمش رو کلاس زبان بنویسم خیلییییییییییی ناراحت شد. میگه دخترک رو عادت بده بمونه اینجا خودت یه روزه همیشه برو برگرد.

 

 

من ترجیح میدم دخترک پیش خودم باشه

 

 

دیوونم میکنن.  

 

 

هیچ کار مفیدی نکردم فردا چی بگم رو نمیدونم. مغزم داره میترکه

 

 

شب ها فقط پیش دخترک آروم میخوابم

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۱۸
مریم بانو

نظرات  (۱)

۱۹ دی ۹۷ ، ۰۸:۵۶ هیوا جعفری
نمیدونم چرا خونواده گاهی وقتا بیشتر از غریبه ها می رنجونن ولی نباید اهمیت بدی و کار خودتو بکن... آرامشتون همیشگی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دانلود آهنگ جدید