هفته پیش:
میرم دنبال دخترک مهد
از مهد میایم بیرون
دنبال میگرده انگار
-پس کو نیومده هنوز
نه
اخه چرا
چون باهاش قهرم
و حالا باید کلی توضیح بدم رسما مارو سرویس کرد این دو سه روز
چرا نمیره آخه😡😡😡😠
.........
علی میره حمام میاد لباساشو عوض میکنه. دخترک میگه: بابا بیا ببینمت
و ادامه میده: خب زیرپوش پوشیدی قشنگه یه بافتنی هم روش پوشیدی قشنگه این شلوارت هم ک پوشیدی یادته؟؟؟ ما برات هدیه خریدیم من و مامان....
من 😐
هدیه ذکر شده مربوط میشه به روز پدر که اره دقیقا با دخترک رفتیم خریدیم و خیلی جالب بود این اشاره اش.
در ادامه علی لباس میپوشه بره بیرون
دخترک: ااااا بابا قوشتیپ شده مثل اهورا شده 😍😍
من همچنان: 😐😐
یه مجسمه کوچیک هست یه دختر پسر کوچیک نشستن کنار هم
دخترک مشغول حرف زدن با خودشه: این منم ؛ این اهورا
دور دومم میره و ادامه میده: این منم اینبار این کسری است
من نیز : 😐😐😐
..............
خیلی حساس به لباس قشنگ بوی خوب عطر آرایش و از این دست
بروز کامل احساساتش زمانیکه کسی براش لباس میخره یا حتی من یا کسی از اطرافیان یه لباس قشنگ میپوشه
و کاملا میتونه در کلام نشون بده تعریف و تمجید میکنه. کوچکترین تغییرات ظاهری رو متوجه میشه و بیان میکنه